معنی فارسی surplusage
B2فزونی، اضافی، به وضعیتی اطلاق میشود که چیزی بیشتر از حد نیاز باشد.
Excessive or unnecessary amount of something, especially in the context of regulations or documents.
- NOUN
example
معنی(example):
فزونی قوانین باعث شد که رعایت آنها سخت باشد.
مثال:
The surplusage of regulations made it hard to comply.
معنی(example):
آنها متوجه شدند که فزونی در مستندات غیرضروری است.
مثال:
They realized the surplusage in the paperwork was unnecessary.
معنی فارسی کلمه surplusage
:
فزونی، اضافی، به وضعیتی اطلاق میشود که چیزی بیشتر از حد نیاز باشد.