معنی فارسی surplusing
B1مازاد، اضافی که به بیش از نیاز اولیه میرسد و به صورت کالا یا دارایی باقی میماند.
The act of producing or having more of something than is needed.
- VERB
example
معنی(example):
شرکت در این ربع بیشتر از حد انتظار کالاهای اضافی تولید میکند.
مثال:
The company is surplusing more goods than expected this quarter.
معنی(example):
اضافی کردن داراییها میتواند به بهبود سلامت مالی کمک کند.
مثال:
Surplusing assets can help improve financial health.
معنی فارسی کلمه surplusing
:
مازاد، اضافی که به بیش از نیاز اولیه میرسد و به صورت کالا یا دارایی باقی میماند.