معنی فارسی surtitling

B1

عمل اضافه کردن زیرنویس به فیلم‌ها یا نمایش‌ها برای کمک به درک بهتر توسط تماشاچیان.

The process of providing subtitles in performances or films.

verb
معنی(verb):

To provide surtitles for a performance.

example
معنی(example):

سرتیتر کردن باعث می‌شود تا غیرانگلیسی‌زبان‌ها از تئاتر بیشتر لذت ببرند.

مثال:

Surtitling makes it easier for non-native speakers to enjoy theatre.

معنی(example):

سرتیتر کردن در جشنواره‌های بین‌المللی فیلم رو به افزایش است.

مثال:

Surtitling is becoming popular in international film festivals.

معنی فارسی کلمه surtitling

: معنی surtitling به فارسی

عمل اضافه کردن زیرنویس به فیلم‌ها یا نمایش‌ها برای کمک به درک بهتر توسط تماشاچیان.