معنی فارسی survivant

B1

بازمانده، شخصی که از یک رویداد خطرناک یا ویرانگر جان سالم به در برده است.

A person who survives, especially in a dangerous situation.

example
معنی(example):

به عنوان یک بازمانده، او داستان خود را با حاضرین به اشتراک گذاشت.

مثال:

As a survivant, he shared his story with the audience.

معنی(example):

هر بازمانده‌ای تجربه‌ای منحصر به فرد برای گفتن دارد.

مثال:

Each survivant has a unique experience to tell.

معنی فارسی کلمه survivant

: معنی survivant به فارسی

بازمانده، شخصی که از یک رویداد خطرناک یا ویرانگر جان سالم به در برده است.