معنی فارسی sustenanceless

B1

بدون تأمین یا پشتیبانی مناسب.

Lacking necessary support or sustenance.

example
معنی(example):

یک محیط بدون تأمین نیازهای اساسی می‌تواند بر سلامت شما تأثیر بگذارد.

مثال:

A sustenanceless environment can affect your health.

معنی(example):

زندگی در حالتی بدون تأمین نیازها می‌تواند چالش برانگیز باشد.

مثال:

Living in a sustenanceless state can be challenging.

معنی فارسی کلمه sustenanceless

: معنی sustenanceless به فارسی

بدون تأمین یا پشتیبانی مناسب.