معنی فارسی sustainingly
B1به گونهای که پشتیبانی یا ادامه میدهد، حمایتکننده.
In a manner that provides support or sustenance.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به گونهای حمایتکننده صحبت کرد و دیگران را با سخنانش تشویق کرد.
مثال:
He spoke sustainingly, encouraging others with his words.
معنی(example):
این برنامه برای کمک به دانشآموزان به صورت حمایتکننده در چالشهایشان طراحی شده بود.
مثال:
The program was designed to help students sustainingly through their challenges.
معنی فارسی کلمه sustainingly
:
به گونهای که پشتیبانی یا ادامه میدهد، حمایتکننده.