معنی فارسی sustainer
B2شخص یا چیزی که باعث ادامه یا پشتیبانی از چیزی میشود.
One who sustains or maintains; a supporter.
- NOUN
example
معنی(example):
آب یک نگهدارنده حیاتی زندگی است.
مثال:
Water is a vital sustainer of life.
معنی(example):
این خیریه به عنوان یک نگهدارنده برای نیازمندان عمل میکند.
مثال:
The charity acts as a sustainer for those in need.
معنی فارسی کلمه sustainer
:
شخص یا چیزی که باعث ادامه یا پشتیبانی از چیزی میشود.