معنی فارسی swanker
B1کسی که با تکبر و افتخار رفتار میکند، به ویژه در اجتماعات.
A person who behaves with swagger and pride, especially in social settings.
- NOUN
example
معنی(example):
پر زرق و برق با اعتماد به نفس و جذابیت وارد اتاق شد.
مثال:
The swanker entered the room with confidence and flair.
معنی(example):
به عنوان یک پر زرق و برق، او همیشه میخواست مرکز توجه باشد.
مثال:
As a swanker, he always wanted to be the center of attention.
معنی فارسی کلمه swanker
:
کسی که با تکبر و افتخار رفتار میکند، به ویژه در اجتماعات.