معنی فارسی swankest
B2بیشترین درجه شیک بودن، مجلل و باکلاس.
The highest degree of being stylish or luxurious.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن رستوران شیکترین مکان در شهر است.
مثال:
That restaurant is the swankest place in town.
معنی(example):
او شیکترین لباس را در مهمانی پوشید.
مثال:
He wore the swankest outfit at the party.
معنی فارسی کلمه swankest
:
بیشترین درجه شیک بودن، مجلل و باکلاس.