معنی فارسی sweepiest
B1تمیزترین، به معنای اینکه چیزی در بین دیگران از نظر تمیزی در بالاترین سطح قرار دارد.
The most clean or tidy among others.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این تمیزترین مکانی است که تا به حال دیدهام.
مثال:
This is the sweepiest place I've ever seen.
معنی(example):
باغ او تمیزترین باغ در محله است.
مثال:
Her garden is the sweepiest in the neighborhood.
معنی فارسی کلمه sweepiest
:
تمیزترین، به معنای اینکه چیزی در بین دیگران از نظر تمیزی در بالاترین سطح قرار دارد.