معنی فارسی sweepingness

B2

وسعت یا مقیاس چیزی، به ویژه تغییرات یا تأثیرات بزرگ.

The quality of being extensive or broad.

example
معنی(example):

وسعت تغییرات همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The sweepingness of the changes surprised everyone.

معنی(example):

وسعت بیانات او جایی برای تردید باقی نگذاشت.

مثال:

The sweepingness of her statements left no room for doubt.

معنی فارسی کلمه sweepingness

: معنی sweepingness به فارسی

وسعت یا مقیاس چیزی، به ویژه تغییرات یا تأثیرات بزرگ.