معنی فارسی swellish

B1

حالت یا صفتی که حاکی از خودبزرگ‌بینی ملایم باشد.

Slightly conceited or self-important; showing some level of vanity.

example
معنی(example):

نظرات بادکنکی او درباره پروژه مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

Her swellish comments about the project were appreciated.

معنی(example):

نگرش بادکنکی کارکنان باعث شد مشتریان احساس خوشامدی کنند.

مثال:

The swellish attitude of the staff made the customers feel welcome.

معنی فارسی کلمه swellish

: معنی swellish به فارسی

حالت یا صفتی که حاکی از خودبزرگ‌بینی ملایم باشد.