معنی فارسی swingstock
B1بازاری برای خرید و فروش سهام که تحت تأثیر نوسانات قرار دارد.
A stock that experiences frequent fluctuations in its price.
- NOUN
example
معنی(example):
سرمایهگذاران معمولاً الگوهای سویینگاستاک را برای شناسایی روندها بررسی میکنند.
مثال:
Investors often check swingstock patterns for trends.
معنی(example):
بازار سویینگاستاک میتواند ناپایدار و غیرقابل پیشبینی باشد.
مثال:
The swingstock market can be volatile and unpredictable.
معنی فارسی کلمه swingstock
:
بازاری برای خرید و فروش سهام که تحت تأثیر نوسانات قرار دارد.