معنی فارسی swinker

B2

فردی که به طور مداوم و سخت تلاش می‌کند.

A person who works diligently and with great effort.

example
معنی(example):

کارگر سخت‌کوش به خاطر اخلاق کاری بی‌رحمانه‌اش مشهور بود.

مثال:

The swinker was known for his relentless work ethic.

معنی(example):

به عنوان یک کارگر سخت‌کوش، او دیگران را به دنبال آرزوهایشان تشویق می‌کرد.

مثال:

As a swinker, he inspired others to pursue their ambitions.

معنی فارسی کلمه swinker

: معنی swinker به فارسی

فردی که به طور مداوم و سخت تلاش می‌کند.