معنی فارسی swink
B1سخت کار کردن و زحمت کشیدن، معمولاً با هدف رسیدن به موفقیت یا دستاورد خاص.
To labor or toil; to work diligently.
- VERB
example
معنی(example):
سخت کار کردن و زحمت کشیدن برای رسیدن به اهداف خود را سویینک میگویند.
مثال:
To swink is to work hard and toil for one's goals.
معنی(example):
او تصمیم گرفت تمام تابستان کار کند تا پولی برای دانشگاه پسانداز کند.
مثال:
He decided to swink all summer to save money for college.
معنی فارسی کلمه swink
:
سخت کار کردن و زحمت کشیدن، معمولاً با هدف رسیدن به موفقیت یا دستاورد خاص.