معنی فارسی swinishness
B2سکونت، رفتار زشت و بیسلیقه که نشاندهنده بیاحترامی یا بیادبی است.
A quality of being rude, unrefined, or immoral, often associated with greedy or selfish behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
سکونت او زمانی که تمام غذا را بلعید، مشهود بود.
مثال:
His swinishness was evident when he devoured the entire meal.
معنی(example):
سکونت خوکها برای بازدیدکنندگان بسیار ناخوشایند بود.
مثال:
The swinishness of the pigs was quite off-putting to the visitors.
معنی فارسی کلمه swinishness
:
سکونت، رفتار زشت و بیسلیقه که نشاندهنده بیاحترامی یا بیادبی است.