معنی فارسی switchings

B1

تغییرات، به فرایند یا عمل تغییر یک حالت یا وضعیت به وضعیت دیگر اطلاق می‌شود.

The act of changing from one state or mode to another.

example
معنی(example):

تغییر حالت‌ها می‌تواند گیج‌کننده باشد.

مثال:

The switchings between modes can be confusing.

معنی(example):

تغییرات مکرر در استراتژی منجر به نتایج غیرمنتظره شد.

مثال:

Frequent switchings in strategy led to unexpected outcomes.

معنی فارسی کلمه switchings

: معنی switchings به فارسی

تغییرات، به فرایند یا عمل تغییر یک حالت یا وضعیت به وضعیت دیگر اطلاق می‌شود.