معنی فارسی switchlike

B1

شبیه مکانیزم کلید، به دنبال توصیف چیزی است که به راحتی و سریع تغییر می‌کند.

Similar to a switch, able to change states or conditions rapidly.

example
معنی(example):

مکانیزم شبیه کلید به کنترل دستگاه کمک می‌کند.

مثال:

The switchlike mechanism helps in controlling the device.

معنی(example):

رفتار او شبیه کلید بود و به سرعت از شاد به غمگین تغییر کرد.

مثال:

His behavior was switchlike, changing from happy to sad quickly.

معنی فارسی کلمه switchlike

: معنی switchlike به فارسی

شبیه مکانیزم کلید، به دنبال توصیف چیزی است که به راحتی و سریع تغییر می‌کند.