معنی فارسی swivellike
B1به معنای شبیه به چرخش یا چرخیدن است و معمولاً برای توصیف حرکات لخت و چرخشی استفاده میشود.
Resembling or characterized by a twisting or rotating motion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رقاص در طول اجرا به طرز چرخشی حرکت کرد.
مثال:
The dancer moved swivellike during the performance.
معنی(example):
خندهاش به طرز چرخشی بود و همه را به لبخند واداشت.
مثال:
Her laughter was swivellike, making everyone smile.
معنی فارسی کلمه swivellike
:
به معنای شبیه به چرخش یا چرخیدن است و معمولاً برای توصیف حرکات لخت و چرخشی استفاده میشود.