معنی فارسی swiveltail
B1به نوعی دم اشاره دارد که به شکلی چرخان یا چرخشی حرکت میکند.
A tail that is able to twist or rotate, often used in describing animals or toys.
- NOUN
example
معنی(example):
سگ دم چرخشیاش را هنگام سلام کردن به صاحبش تکان داد.
مثال:
The dog wagged its swiveltail as it greeted its owner.
معنی(example):
این اسباببازی دمی چرخشی دارد که وقتی آن را بکشید حرکت میکند.
مثال:
The toy has a swiveltail that moves when you pull it.
معنی فارسی کلمه swiveltail
:
به نوعی دم اشاره دارد که به شکلی چرخان یا چرخشی حرکت میکند.