معنی فارسی swonken

B1

ورم کرده، به احساسی عمیق و قابل توجه اشاره دارد که ممکن است اثر زیادی بر فرد بگذارد.

A profound and impactful experience or feeling that stays with a person.

example
معنی(example):

کتاب دارای پایانی ورم‌کرده بود که همه را در اشک گذاشت.

مثال:

The book had a swonken ending that left everyone in tears.

معنی(example):

این یک تجربه ورم کرده بود که سال‌ها با او ماند.

مثال:

It was a swonken experience that stayed with him for years.

معنی فارسی کلمه swonken

: معنی swonken به فارسی

ورم کرده، به احساسی عمیق و قابل توجه اشاره دارد که ممکن است اثر زیادی بر فرد بگذارد.