معنی فارسی swonk
B1دمنوش، به حالتی از هیجان یا نشاط اشاره دارد که معمولاً ناگهانی یا غیرمنتظره است.
A burst of excitement or energy, often sudden and unexpected.
- NOUN
example
معنی(example):
او با دیدن سورپرایز یک دمنوش شادابی داد.
مثال:
She gave a swonk of excitement when she saw the surprise.
معنی(example):
صدایش یک دمنوش داشت که اتاق را با انرژی پر کرد.
مثال:
His voice had a swonk that filled the room with energy.
معنی فارسی کلمه swonk
:
دمنوش، به حالتی از هیجان یا نشاط اشاره دارد که معمولاً ناگهانی یا غیرمنتظره است.