معنی فارسی swoln

B1

ورم کرده، به خصوص در اشاره به عضلات پس از فعالیت بدنی یا تمرین، که به دلیل تجمع مایعات یا افزایش حجم عضلات است.

Swollen, particularly referring to muscles after physical activity or exercise, characterized by the accumulation of fluid or muscle bulk increase.

example
معنی(example):

پس از تمرین، عضلاتش احساس ورم کرده کردند.

مثال:

After the workout, his muscles felt swoln.

معنی(example):

ظاهر ورم کرده ورزشکار قابل توجه بود.

مثال:

The swoln appearance of the athlete was noticeable.

معنی فارسی کلمه swoln

: معنی swoln به فارسی

ورم کرده، به خصوص در اشاره به عضلات پس از فعالیت بدنی یا تمرین، که به دلیل تجمع مایعات یا افزایش حجم عضلات است.