معنی فارسی swordsmanship
B2مهارتی که شامل تکنیکها و تمرینات استفاده از شمشیر است.
The skill or art of using a sword expertly, often involving various techniques.
- NOUN
example
معنی(example):
او به خاطر شمشیربازی فوق العادهاش شناخته شده است.
مثال:
He is known for his exceptional swordsmanship.
معنی(example):
شمشیربازی به سالها تمرین و فداکاری نیاز دارد.
مثال:
Swordsmanship requires years of practice and dedication.
معنی فارسی کلمه swordsmanship
:
مهارتی که شامل تکنیکها و تمرینات استفاده از شمشیر است.