معنی فارسی synchroneity

C1

همزمانی به معنای وجود یا وقوع چندین عمل یا رویداد در یک زمان خاص است.

The quality of occurring at the same time; simultaneous occurrence.

example
معنی(example):

همزمانی حرکات آنها تماشاگران را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The synchroneity of their movements amazed the audience.

معنی(example):

همزمانی در اجراها تجربه کلی را افزایش می‌دهد.

مثال:

Synchroneity in performances enhances the overall experience.

معنی فارسی کلمه synchroneity

: معنی synchroneity به فارسی

همزمانی به معنای وجود یا وقوع چندین عمل یا رویداد در یک زمان خاص است.