معنی فارسی synostotic
B2سینوستوتیک، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن دو یا چند استخوان به هم جوش خوردهاند و به درستی رشد نمیکنند.
Relating to or characterized by synostosis, a condition where bones fuse together.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک حالت سینوستوتیک تاثیرگذار بر جمجمه نوزاد را توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the synostotic condition affecting the baby's skull.
معنی(example):
استخوانهای سینوستوتیک میتوانند در برخی موارد حرکت را محدود کنند.
مثال:
Synostotic bones can limit movement in some cases.
معنی فارسی کلمه synostotic
:
سینوستوتیک، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن دو یا چند استخوان به هم جوش خوردهاند و به درستی رشد نمیکنند.