معنی فارسی synostotical
B2سینوستوتیک، در پزشکی به شرایطی اشاره دارد که استخوانها به شکل غیرعادی به هم جوش میخورند.
Pertaining to synostosis or relating to synostotic conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحقیقات بر روی درمانهای سینوستوتیک برای کریانیوستوزیس متمرکز بود.
مثال:
The research focused on synostotical treatments for craniosynostosis.
معنی(example):
مسائل سینوستوتیک نیاز به ارزیابی پزشکی دقیق دارند.
مثال:
Synostotical issues require careful medical evaluation.
معنی فارسی کلمه synostotical
:
سینوستوتیک، در پزشکی به شرایطی اشاره دارد که استخوانها به شکل غیرعادی به هم جوش میخورند.