معنی فارسی tête de cuvée
B2اصطلاحی در صنعت شرابسازی که به بهترین و با کیفیتترین محصول از یک تولیدکننده اشاره دارد.
The best or most selected wine or champagne from a particular vintage or producer.
- NOUN
example
معنی(example):
این شراب، رأس کوزه است که به خاطر کیفیت عالیاش انتخاب شده است.
مثال:
This wine is a tête de cuvée, selected for its exceptional quality.
معنی(example):
سرآشپز یک شامپاین رأس کوزه را برای جشن انتخاب کرد.
مثال:
The chef chose a tête de cuvée champagne for the celebration.
معنی فارسی کلمه tête de cuvée
:
اصطلاحی در صنعت شرابسازی که به بهترین و با کیفیتترین محصول از یک تولیدکننده اشاره دارد.