معنی فارسی tabitude
B1سبک یا حالت خاص یک فرد در رفتار یا رویکرد به موقعیتها و مسائل.
A characteristic manner or style of a person, especially in behavior or attitudes.
- NOUN
example
معنی(example):
سبک او در بین همسالانش بسیار منحصر به فرد است.
مثال:
His tabitude is quite unique among his peers.
معنی(example):
او همیشه سبک خود را به هر رویدادی میآورد.
مثال:
She always brings her tabitude to every event.
معنی فارسی کلمه tabitude
:
سبک یا حالت خاص یک فرد در رفتار یا رویکرد به موقعیتها و مسائل.