معنی فارسی tabulable

B2

قابل جدول‌بندی، به معنای توانایی سازماندهی اطلاعات به صورت جدول که تحلیل و مقایسه را آسان‌تر می‌کند.

Capable of being arranged in a tabular format for better analysis or comparison.

example
معنی(example):

داده‌ها برای تحلیل قابل جدول‌بندی بودند.

مثال:

The data was tabulable for analysis.

معنی(example):

این اطلاعات برای مقایسه راحت‌تر قابل جدول‌بندی هستند.

مثال:

This information is tabulable for easier comparison.

معنی فارسی کلمه tabulable

: معنی tabulable به فارسی

قابل جدول‌بندی، به معنای توانایی سازماندهی اطلاعات به صورت جدول که تحلیل و مقایسه را آسان‌تر می‌کند.