معنی فارسی tache

B1

تاش به موی زیبای صورت که معمولاً در ناحیه لب بالا رشد می‌کند، اشاره دارد.

A small mustache often located above the lip.

noun
معنی(noun):

Moustache, mustache.

example
معنی(example):

او یک تاش کوچک بالای لبش دارد.

مثال:

She has a small tache above her lip.

معنی(example):

تاش بازیگر به سبک امضایی او تبدیل شد.

مثال:

The actor's tache became his signature look.

معنی فارسی کلمه tache

: معنی tache به فارسی

تاش به موی زیبای صورت که معمولاً در ناحیه لب بالا رشد می‌کند، اشاره دارد.