معنی فارسی tachygraphical
B1تکیگرافیک، مربوط به نوشتن سریع و روشهای آن.
Pertaining to rapid writing or shorthand techniques.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روش تکیگرافیک اغلب در مدارس آموزش داده میشود.
مثال:
The tachygraphical method is often taught in schools.
معنی(example):
بسیاری از مشاغل به مهارتهای تکیگرافیک نیاز دارند.
مثال:
Many occupations require tachygraphical skills.
معنی فارسی کلمه tachygraphical
:
تکیگرافیک، مربوط به نوشتن سریع و روشهای آن.