معنی فارسی tachygraphist
C1شخصی که به نوشتن سریع و دقیق میپردازد؛ نویسنده سریع.
A person skilled in tachygraphy, especially in rapid writing or transcription.
- NOUN
example
معنی(example):
تکی گرافیست کلمات گفته شده را به صورت کارآمد رونویسی کرد.
مثال:
The tachygraphist transcribed the spoken words efficiently.
معنی(example):
به عنوان یک تکی گرافیست ماهر، او هر جزئیات جلسه را ثبت کرد.
مثال:
As a skilled tachygraphist, she recorded every detail of the meeting.
معنی فارسی کلمه tachygraphist
:
شخصی که به نوشتن سریع و دقیق میپردازد؛ نویسنده سریع.