معنی فارسی tachygraphometer
C2ابزاری برای اندازهگیری سرعت نوشتن در نوشتن سریع.
An instrument used to measure writing speed, especially in shorthand.
- NOUN
example
معنی(example):
پژوهشگر از یک تکی گرافومتر برای اندازهگیری سرعت نوشتن استفاده کرد.
مثال:
The researcher used a tachygraphometer to measure writing speed.
معنی(example):
با تکی گرافومتر، میتوانیم عملکرد دست نویسی را تحلیل کنیم.
مثال:
With the tachygraphometer, we can analyze handwriting performance.
معنی فارسی کلمه tachygraphometer
:
ابزاری برای اندازهگیری سرعت نوشتن در نوشتن سریع.