معنی فارسی tactfulness
B2حساسیت، مهارت در برخورد با دیگران به گونهای که از ایجاد تنش یا احساسات منفی خودداری کند.
The quality of being tactful; sensitivity in dealing with others.
- NOUN
example
معنی(example):
حساسیت او باعث شد تا بحث تسهیل شود.
مثال:
His tactfulness helped to ease the discussion.
معنی(example):
حساسیت یک مدیر میتواند به دینامیک بهتر تیمی منجر شود.
مثال:
A manager's tactfulness can lead to better team dynamics.
معنی فارسی کلمه tactfulness
:
حساسیت، مهارت در برخورد با دیگران به گونهای که از ایجاد تنش یا احساسات منفی خودداری کند.