معنی فارسی tactilist

B2

لمس‌گر به فردی اطلاق می‌شود که با حواس لامسه یا بافت‌ها در تعامل است.

A person who emphasizes touch and tactile interaction.

example
معنی(example):

لمس‌گر بر تقویت تجربیات حسی تمرکز کرد.

مثال:

The tactilist focused on enhancing sensory experiences.

معنی(example):

به عنوان یک لمس‌گر، او هدفش ارتباط برقرار کردن از طریق بافت‌ها بود.

مثال:

As a tactilist, she aimed to communicate through textures.

معنی فارسی کلمه tactilist

: معنی tactilist به فارسی

لمس‌گر به فردی اطلاق می‌شود که با حواس لامسه یا بافت‌ها در تعامل است.