معنی فارسی tailye
B1نکته پایانی یا نتیجهگیری یک داستان یا گفتگو.
The final part or conclusion of a tale or discussion.
- NOUN
example
معنی(example):
نکته پایانی داستان بسیار شگفتانگیز بود.
مثال:
The tailye of the story was quite surprising.
معنی(example):
او نکته پایانی را بیان کرد که همه را به خنده انداخت.
مثال:
She provided a tailye that made everyone laugh.
معنی فارسی کلمه tailye
:
نکته پایانی یا نتیجهگیری یک داستان یا گفتگو.