معنی فارسی taillessly
B1به حالتی اشاره دارد که بدون دم انجام میشود.
In a manner that lacks a tail.
- ADVERB
example
معنی(example):
این موجود بدون دم در آب حرکت کرد.
مثال:
The creature moved taillessly through the water.
معنی(example):
آنها ماهی را بعد از حادثه در حال شنا بدون دم پیدا کردند.
مثال:
They found the fish swimming taillessly after the incident.
معنی فارسی کلمه taillessly
:
به حالتی اشاره دارد که بدون دم انجام میشود.