معنی فارسی taillessness

B1

وضعیتی که در آن موجود دارای دم نیست.

The quality or state of being tailless.

example
معنی(example):

بدون دم بودن این گونه محققان را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The taillessness of the species surprised the researchers.

معنی(example):

بدون دم بودن می‌تواند یک ویژگی در برخی نژادهای حیوانات باشد.

مثال:

Taillessness can be a trait of certain animal breeds.

معنی فارسی کلمه taillessness

: معنی taillessness به فارسی

وضعیتی که در آن موجود دارای دم نیست.