معنی فارسی take measures

B1

اقدامات، اقداماتی که به منظور نیل به هدف خاصی انجام می‌شود.

Actions taken to achieve a specific goal or to solve a problem.

example
معنی(example):

دولت تصمیم گرفت اقدامات لازم را برای بهبود سلامتی عمومی انجام دهد.

مثال:

The government decided to take measures to improve public health.

معنی(example):

شرکت‌ها اغلب اقداماتی را برای اطمینان از ایمنی کارگران انجام می‌دهند.

مثال:

Companies often take measures to ensure worker safety.

معنی فارسی کلمه take measures

: معنی take measures به فارسی

اقدامات، اقداماتی که به منظور نیل به هدف خاصی انجام می‌شود.