معنی فارسی take one's own life
C2به معنای خودکشی یا پایان دادن به زندگی خود به صورت عمدی است.
To commit suicide; to end one's own life intentionally.
- verb
verb
معنی(verb):
To kill oneself; to commit suicide.
example
معنی(example):
او در چنان ناامیدی بود که تصمیم به پایان دادن به زندگیاش گرفت.
مثال:
He was in such despair that he decided to take his own life.
معنی(example):
این واقعا غمانگیز است که کسی احساس کند باید زندگیاش را به پایان برساند.
مثال:
It’s tragic when someone feels they must take their own life.
معنی فارسی کلمه take one's own life
:به معنای خودکشی یا پایان دادن به زندگی خود به صورت عمدی است.