معنی فارسی take someone into one's confidence

B1

به معنای به اشتراک گذاشتن اطلاعات خصوصی یا رازها با کسی.

To share one's private thoughts or secrets with someone

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت او را به اعتماد خود بپذیرد و اسرارش را با او در میان بگذارد.

مثال:

She decided to take him into her confidence and share her secrets.

معنی(example):

او احساس افتخار کرد وقتی که او او را به اعتماد خود درباره برنامه‌هایش پذیرفت.

مثال:

He felt honored when she took him into her confidence about her plans.

معنی فارسی کلمه take someone into one's confidence

:

به معنای به اشتراک گذاشتن اطلاعات خصوصی یا رازها با کسی.