معنی فارسی tameless
B1رامنشده به حیواناتی اطلاق میشود که به هیچوجه تحت کنترل انسانها نیستند.
Describes a creature that cannot be tamed or controlled.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روح رامنشده اسب الهامبخش ساکنان بود.
مثال:
The tameless spirit of the horse inspired the riders.
معنی(example):
او به گرگهای رامنشده که در جنگل میدویدند، تحسین کرد.
مثال:
She admired the tameless wolves running through the forest.
معنی فارسی کلمه tameless
:
رامنشده به حیواناتی اطلاق میشود که به هیچوجه تحت کنترل انسانها نیستند.