معنی فارسی tampoe

B1

تامپو، شیئی برای پوشاندن یا مسدود کردن یک سوراخ یا فضا.

A device used to cover or block a hole or opening.

example
معنی(example):

تامپو برای پوشاندن سوراخ در زمین استفاده می‌شود.

مثال:

The tampoe is used to cover the hole in the ground.

معنی(example):

من یک تامپو در جعبه ابزار پیدا کردم.

مثال:

I found a tampoe in the toolbox.

معنی فارسی کلمه tampoe

: معنی tampoe به فارسی

تامپو، شیئی برای پوشاندن یا مسدود کردن یک سوراخ یا فضا.