معنی فارسی tangleproof
B2ضد در هم آمیختگی، اصطلاحی است برای توصیف اشیائی که به گونهای طراحی شدهاند که از در هم آمیختگی جلوگیری میکنند.
A term used to describe objects designed to resist entanglement or tangling.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کابل ضد در هم آمیختگی است و نگهداری آن آسان است.
مثال:
This cable is tangleproof, making it easy to store.
معنی(example):
یک طراحی ضد در هم آمیختگی به جلوگیری از گره خوردن سیمها کمک میکند.
مثال:
A tangleproof design helps prevent knotted cords.
معنی فارسی کلمه tangleproof
:
ضد در هم آمیختگی، اصطلاحی است برای توصیف اشیائی که به گونهای طراحی شدهاند که از در هم آمیختگی جلوگیری میکنند.