معنی فارسی tarantulid
B1خانواده ای از عنکبوتها که شامل تارانتولارها و دیگر گونههای مرتبط است.
A family of spiders, Theraphosidae, that includes tarantulas and related species.
- NOUN
example
معنی(example):
گونههای تارانتولید در بسیاری از مناطق یافت میشوند.
مثال:
The tarantulid species are found in many regions.
معنی(example):
محققان رفتار تارانتولیدها را در زیستگاه طبیعی آنها مطالعه میکنند.
مثال:
Researchers study the behavior of tarantulids in their natural habitat.
معنی فارسی کلمه tarantulid
:
خانواده ای از عنکبوتها که شامل تارانتولارها و دیگر گونههای مرتبط است.