معنی فارسی tartarian

B2

تارتاری، به ویژگی‌ها و فرهنگ‌های مربوط به مناطق تاریخی تارتاری اشاره دارد.

Relating to Tartary, encompassing its historical aspects, culture, and architecture.

example
معنی(example):

معماری تارتاری در شهر هم منحصر به فرد و هم جذاب است.

مثال:

The Tartarian architecture in the city is both unique and fascinating.

معنی(example):

بسیاری از داستان‌ها از تمدن‌های تارتاری صحبت می‌کنند که در تاریخ باستان شکوفا شدند.

مثال:

Many stories speak of Tartarian civilizations that thrived in ancient history.

معنی فارسی کلمه tartarian

: معنی tartarian به فارسی

تارتاری، به ویژگی‌ها و فرهنگ‌های مربوط به مناطق تاریخی تارتاری اشاره دارد.