معنی فارسی tartaret

B1

تارتاره، غذایی است که معمولاً از گوشت خرد شده و ادویه‌ها تهیه می‌شود و در بعضی فرهنگ‌ها محبوب است.

A dish made with finely chopped meat often spiced; common in various cuisines.

example
معنی(example):

من از تارتاره که غذایی است با گوشت ریز خرد شده و ادویه‌ها درست شده لذت بردم.

مثال:

I enjoyed the tartaret, a dish made with finely chopped meat and spices.

معنی(example):

برای شام، ما یک تارتاره تهیه کردیم که شامل انواع گیاهان و سس‌ها بود.

مثال:

For dinner, we prepared a tartaret that included various herbs and sauces.

معنی فارسی کلمه tartaret

: معنی tartaret به فارسی

تارتاره، غذایی است که معمولاً از گوشت خرد شده و ادویه‌ها تهیه می‌شود و در بعضی فرهنگ‌ها محبوب است.