معنی فارسی tartarizing
B1ترشی کردن، افزودن یک ماده ترش یا سرکه به غذا برای بهبود طعم.
The process of adding a tart or sour substance to enhance flavor.
- VERB
example
معنی(example):
این دستور شامل ترشی کردن ماهی قبل از پخت است.
مثال:
The recipe involves tartarizing the fish before cooking.
معنی(example):
آنها سس را برای افزایش طعم آن ترشی میکنند.
مثال:
They are tartarizing the sauce to enhance its flavor.
معنی فارسی کلمه tartarizing
:
ترشی کردن، افزودن یک ماده ترش یا سرکه به غذا برای بهبود طعم.