معنی فارسی tartarous
B1تارتارگونه، به طعمی ترش و ناخوشایند اشاره دارد.
Having a flavor that is harshly tart or sour.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طعم ترشی دسر همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The tartarous flavor of the dessert surprised everyone.
معنی(example):
او توصیف کرد که شراب دارای طعمی ترش در انتها است.
مثال:
He described the wine as having a tartarous finish.
معنی فارسی کلمه tartarous
:
تارتارگونه، به طعمی ترش و ناخوشایند اشاره دارد.